در این پست قصد دارم در راستای مجموعه نوشته هایم در حوزه موفقیت شخصی و حرفه ای به‌مرور، مجموعه‌ای از  مطالب مرتبط با کارگروهی، فرصت‌ها و چالش‌های آن را بیان نمایم. قطعا وظیفه شرعی و حرفه ای ماست که هر یک به اندازه بضاعت خود، بعد از اینکه این آفت ها را از خود دور کردیم، تلاش نماییم تا در محدوده اختیارات یا محدوده کاری خود این معضلات کمرنگ تر و کمرنگ تر شوند. امیدوارم  فرهنگ کار گروهی به شکل روزافزون در کشور ما بالا رود.
  • آفت ۱: همکارانی که در عمل همکاری نمی‌کنند اما  چنان ظاهرسازی می‌کنند که همکاری  بسیاری با سایرین دارند  و بخش عمده‌ای از کار به دوش آن‌ها است. 
    • وجود برخی افراد در کار گروهی یک آفت به‌حساب می‌آید، افرادی که نشان می‌دهند نقش تأثیرگذاری در انجام کار گروهی دارند و حتی چنان وانمود می‌کنند که انگار 100% در پروژه درگیر هستند درحالی‌که کمترین کار را انجام می‌دهند و کمترین تعهد را به گروه و پروژه دارند. این ویژگی هم می‌تواند در اعضای گروه بروز نماید و هم در مدیریت گروه؛ قطعاً در صورت بروز این ویژگی در افراد گروه این وظیفه مدیریت گروه است که فرد خاطی را اصلاح نماید یا از همکاری گروهی حذف نماید. این فیلم کوتاه (لینک) می‌تواند نمونه‌ای از وجود این افراد در کار گروهی باشد (در مثل مناقشه نیست).
    • این ویژگی منفی چنانچه در رهبر یا سرپرست گروه بروز نماید باعث می‌شود که وی به‌جای رهبری نقش رئیس را به خود بگیرد که  تصویر ذیل تفاوت‌های این دو مدل همکاری را مشخص می‌کند. چنانچه رهبر گروه تبدیل به رئیس گروه شود قطعاً ویژگی‌های منفی در گروه بروز خواهد نمود که در فرصت‌های آتی در مورد آن مطالبی را خواهم نوشت.

 

    • توجه: البته میان این افراد و افرادی که از ابتدای پروژه به آن‌ها نقش کمی داده‌شده است اما به همان نقش اندک خود متعهد هستند،  آن را با انجام می‌دهند و بیشتر از آن نیز وانمود نمی‌کند تفاوت بسیار است.
  • آفت ۲: همکاران یا رقیبانی که درک درستی از موفقیت شخصی و حرفه‌ای ندارند  یا تلاشی برای آن نمی‌کنند اما نمی‌توانند شاهد موفقیت دیگران باشند.
    • در مورد این آفت که در شرکت‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مختلف وجود دارد مثل بسیار کاربردی «مسابقه خرسواری» موضوع را بسیار شفاف می‌نماید (در مثل مناقشه نیست). البته این آفت به برخی ویژگی های منفی بر می گردد که در ما ایرانی ها نیز کم نیست و  در کتاب :«جامعه شناسی خودمانی» نوشته حسن نراقی مفصل به آن پرداخته شده است که بنده نیز خلاصه ای از این کتاب را در وبنوشتم منتشر کرده ام(لینک).
    • می‌دانید چرا در دنیا هیچ‌گاه «مسابقه خرسواری »برگزار نمی‌شود؟! پس از انجام تحقیقات جانورشناسان، مشخص شد که اسب‌ها در میدان مسابقه فقط در خط راست و مستقیم حرکت کرده و نه‌تنها مانع جلو رفتن و تاختن سایر اسب‌ها به جلو نمی‌شوند، بلکه هرگاه سوارکار خودشان یا سایر اسب‌ها به زمین بیفتد تا حد امکان که بتوانند آن سوارکار سقوط کرده را لگد نمی‌کنند؛ اما خرها وقتی در خط مسابقه قرار می‌گیرند، پس از استارت، اصلاً توجهی به جلو و ادامه مسیر مسابقه به‌صورت مستقیم نداشته و فقط به خر رقیب که در جناح چپ و یا راستش قرار دارد، پرداخته و تمام تمرکزش، ممانعت از کار دیگران است! یعنی تنها هدفشان این است که مانع رسیدن خر دیگر به خط پایان شوند! حتی به این قیمت که خودشان به خط پایان نرسند. امروزه از این موضوع در علم مدیریت بسیار استفاده می‌شود و بدین معناست که افراد ناتوان که می‌دانند خود به خط پایان نمی‌رسند، با سنگ‌اندازی و ایجاد مشکلات و چوب لای چرخ دیگران گذاشتن، به بهانه مختلف، مانع رسیدن دیگران به اهدافشان می‌شوند و در اصطلاح میگویند: «فلانی، مسابقه خرسواری راه انداخته است
*** با عضویت در کانال تلگرام از مطالب بیشتر، فیلم ها و به روزرسانی های محتوای وب نوشت مطلع شوید.***
 
  • کلیپ بسیار ارزشمند در مورد هوش هیجانی(EQ) و مدیران موفق 
    • به اعتقاد برخی، نیازمندی های مدیریت یک مثلث است که یک ضلع آن مهارت(تجربه) ، ضلع دیگر آن دانش و ضلع سوم آن استعداد مدیریت است؛  ضلع اول و دوم را با تمرین و تلاش می توان به دست آورد اما ضلع سوم به  توانایی های ذاتی فرد بر می گردد.  در این کلیپ تقریبا سه دقیقه ای که توسط Harvard Business Review تولید شده است، مطالب بسیار مفیدی در رابطه با هوش هیجانی  ارائه می شود و تلاش می شود تا مشخص شود چه عواملی موجب تمایز رهبران(مدیران) بزرگ و معمولی می شود. هوش هیجانی بر اساس تحقیقات گلمن  از پنج مولفه ساخته شده است:
      • خودآگاهی
        • فهم احساسات خود و تاثیر آن بر دیگران
      • خود نظم دهی
        • توانایی کنترل و تغییر جهت انگیزه های مخرب است؛ به ویژه تفکر قبل از عمل
      • انگیزش
        • به مفهوم اشتیاق به کار و برخورد اری از انرژی و پایداری دلایلی فراتر از پول و مقام است
      • همدلی
        • توانایی فهم نیازهای احساسی دیگران و رفتار  متناسب با آن است
      • مهارت های اجتماعی
        • به معنی تخصص در مدیریت روابط، توسعه شبکه، ایجاد توافق و زمینه های مشترک است
    • نکته قابل توجه این است که هوش هیجانی را با تمرین می توان ارتقاء داد.
    • اگر جسارت نباشد، دیدن این کلیپ را به همه مدیران بزرگوار که قصد پیشرفت خود و سازمان خود را دارند توصیه می نمایم. (لینک مشاهده کلیپ)