اگر چه خوانندگان عزیز و
دوستان گرامی کتاب در این 3 سالی که کتاب ))دست نوشته های شکست پلی تا موفقیت(( منتشر شده است لطف بسیاری به این
کتاب داشته اشت و بنده را شرمنده کرده اند اما با این وجود این کتاب دارای نقایص
عدیده ای به ویژه از لحاظ نگارشی و تایپی است.در سال 1391 با اینکه در گیر مطالعه
کنکور کارشناسی ارشد بودم و اصلا فرصت
بازبینی کتاب را نداشتم و می دانستم که هنوز کتاب دارای ایراداتی است، بنده مصر بودم که در همان سال کتاب را چاپ کنم چرا که هنوز در آن سال در اوج مشکلات و مسائل
سخت زندگیم بودم که شاید سالها بعد شرح حالی از این وقایع را منتشر کنم. در آن
زمان در آغاز زندگی مستقل فکری که هر
انسانی از گذار از دوره نوجوانی به جوانی دیر یا زود با آن رو به رو می شود در اوج
دشواری هایی بودم که باتوجه به توان اندکم در ان سالهای برایم بسیار دشوار می نمود و تحمل آنها را نداشتم...مشکلاتی که
روز به روز بیشتر مرا به سوی باتلاق نیستی و نابودی سوق می داد بعد از جست و جو و مطالعه بسیار در میان کتاب ها و سخنرانی ها حوزه موفقیت و روانشانسی و کند و کاو در سخنان
حکیمانه بزرگان و انسان های موفق تاریخ بشریت حاصلی جز آشفته تر کردن دنیای ذهنم نصیب من نشد.همانطور
که در کتاب هم گفته ام حرفهای قشنگ و پندآموزی که این کتاب ها و سخنرانی ها موج
می زد در کنار همهی عظمتشان برایم اندکی غریبه بود، دوست داشتم علاوه بر اینکه پای صحبت انسانهای بزرگ بنشینم، کسی را پیدا
کنم که قدری همدرد و همرنگ من باشد. متأسفانه و شاید هم خوشبختانه، خواسته یا
ناخواسته ما انسانها بیشتر از اطرافیان، هم سن و سالها و جامعهی اطراف خود و
کسانی که شرایط ما را دارند الگو میگیریم، شاید به این علّت که آنها برای ما قابل
رؤیتاند،آنها برای ما ملموس تراند تا انسانهایی که فرسنگها از ما فاصله
دارند.
خوب میدانیم که پای صحبت انسانهای موفّق نشستن، پرفایده است امّا گاه بد نیست برای یادگیری مهارتهای زندگی پای حرف دل آدمهای شکست خورده نیز بنشینیم! در آن دوران دلم میخواست حرفهای کسی را بشنوم که هنور به سکّوی موفّقیّت نرسیده است، به آن تکیه نزده و از روی آن سخن نمی گوید! کسی که هنوز در مسیر تلاشها و مبارزات است،کسی که طعم زمین خوردن را فراموش نکرده است. زمانی که کتابها و نوشتههای انسانهای موفّق را میخواندم با همهی تأثیراتی که آن حرفها برایم داشت، احساس میکردم که فاصلهی من با آنها زیاد است، این فاصلهی زیاد باعث میشد کمی آن حرفها برایم غریبه باشد،کمی درک حرفهایشان برایم سخت بود؛ این بود که تلاش بسیار کردم تا کسانی را پیدا کنم که حرف هایشان در دوران انبوه مصائب به ثبت رسیده باشد نه بعد از آن.در میان انبوه محصولات بازار کتاب و مجلات موفقیت ، روانشناسی و جامعه شناسی تا فیلم ها و نواهای سخنرانی ها و سمینار های مختلف من چنین چیزی را پیدا نکردم.از این رو برایم هدفی شد که حرفهایم را در همین دوره زندگی با همه کمبود ها و نقایص منتشر کنم تا اگر روزی در این کره خاکی کسی چنین نیازی پیدا کرد مانند من به بن بست نخورد.حرف های منتشر شده در این کتاب حرفهای دانشجو یا یک فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی امیر کبیر نیست (هرچند که بودن در چنین دانشگاههایی هم علیرغم اینکه بسیاری از مردم کشور ما تصور می کنند که نشان موفقیت است به نظر بنده نشان موفقیت نیست!!) بلکه حرف های انسانی است که در کشاکش طوفان مشکلات و شکست ها به دنبال موفقیت و پیروزی است و توشه تجربیاتش پر است از شکست های کوچک و بزرگ... کسی مانند خود خود شما.
همانطور که در مقدمه کتاب گفته ام :
...اینها را گفتم تا بدانید من انسان موفقّی نبودم، حرفهایی را که در این کتاب میخوانید گفتههای یک انسان بی درد نیست، حرفهای کسی نیست که با افتخار بر سکّوی موفّقیّت تکیه زده باشد و شما را راهنمایی کند، حرفهایی است از اعماق دردهای یک نوجوان و بعدها یک جوان، حرفهایی نیست که یک انسان بزرگ بزند، دست نوشتههای یک شکست خورده است،گفتههای انسانی است که مانند خود شما به دنبال موفّقیّت است. بندهی کوچکی که همه چیز را رها کرد تا جواب سؤالات ذهنش را بگیرد... چه زیبا آندره متیوس[1] می گوید: (( شکست خوردن مایه شرمساری نیست، تلاش نکردن مایه شرمساری است.))
دوستان زیادی از بنده چه به صورت شفاهی و چه به صورت نامه های الکترونیکی در مورد کتاب های بعدی بنده حقیر سوال کرده اند،حقیقتا به دلیل مشغله بسیار زیاد تحصیلی و کاری علیرغم علاقه ای که برای انتشار چندین کتاب دیگر دارم فرصت نگارش و تدوین آنها را ندارم و فعلا مقالاتم را در وبلاگم منتشر می کنم و در کنار آن مشغول نوشتن یک رمان هستم که به دلیل ارزش بالای شخصی ای که این کار برای بنده دارد حداقل تصور می کنم این نگارش این رمان حداقل 4-5 سال طول بکشد.این رمان ماجراهای بسیار پر فراز و نشیب زندگی انسانی است مانند همه انسان ها که در گذر زمانه با مصائب مختلف رو به رو می شود،بارها و بارها زمین می خورد اما پدیده های مختلفی دست به دست هم می دهند تا این انسان با همت خود از یکایک آزمون های زندگی سربلند بیرون آید و بتواند ابتدا رسالت خود را کشف کند و بعد برای تحقق آن تلاش کند.
از همه شما دوستان عزیز و خوانندگان گرامی سپاس گزارم و امیدوارم در آثار بعدی بتوانم از راهنمایی های شما عزیز نیز در جهت بهبود آنها استفاده کنم، برای شما عزیزان از درگاه خداوند رحمان کامیابی و سربلندی را خواستارم...
بابت این شور مثال زدنی به شما تبریک عرض می کنم.
بنده از کجا می توانم این کتاب را تهیه کنم؟ آیا قصد چاپ مجدد کتابتان را ندارید؟