به طور کلی از دیدگاه این کتاب ویژگی های منفی ما ایرانی ها به موارد ذیل برمیگردد:
1. با تاریخ بیگانه ایم
2. از حقیقت فراری هستیم
3. اهل پنهان کاری هستیم
4. اهل ظاهر سازی هستیم
5. قهرمان پروریم و البته استبداد زده
6. خودمحوریم و البته برتری جو
7. بی برنامه ایم
8. ریاکاریم و البته فرصت طلب
9. احساساتی هستیم
10. شعارزده ایم
11. دائما توهم توطئه داریم
12. مسئولیت پذیر نیستیم
13. قانون گریزیم و مایل به تجاوز به قانون
14. توقع بالا داریم و دائما ناراضی هستیم
15. اهل حسادتیم
16. چندان صداقت نداریم
17. فکر می کنیم همه چیزدانیم.
18. ...
حال که این ویژگی ها در ما ایرانی ها هست یا نه، نیاز به
این دارد که این کتاب را بخوانیم و مصادیق
مطرح شده در این کتاب را مورد تأمل قرار دهیم. به نظر بنده حقیر خواندن این کتاب
خالی از لطف نیست و حداقل می تواند تلنگری باشد به وجود برخی از ما از جمله خود
من...
در آخر این کتاب شعری از شاعر پرآوازه ملک الشعرا بهار تحت عنوان « از ماست که بر ماست » آورده شده است که پشت جلد کتاب نیز به چاپ رسیده است. این شعر را که می خواندم کمی برایم دردناک بود از این رو جسارت کردم و چند مصرعی با کلام پر عیب و ایراد خودم نوشتم. البته این چند مصرع به هیچ عنوان در مقام پاسخ به ملک الشعرای عزیز که خدایش بیامرزد نیست و تنها حرف دل من است و لاغیر. در ذیل هم شعر زیبای ملک الشعرا بهار را آورده ام هم شعر پر عیب و ایراد خودم را تحت عنوان «برماست که برماست»
ملک الشعرا بهار (از ماست که بر ماست(
این دود سیه فام که از بام وطن خاست از ماست که بر ماست
وین شعله سوزان که برآمد ز چپ وراست از ماست که بر ماست
جان گر به لب ما رسد از غیر ننالیم با کس نسگالیم
از خویش بنالیم که جان سخن این جاست از ماست که بر ماست
یک تن چو موافق شد، یک دشت سپاه است با تاج وکلاه است
ملکی چو نفاق آرد، او یکه وتنهاست از ماست که بر ماست
ما کهنه چناریم که از باد ننالیم برخاک ببالیم
لیکن چه کنیم آتش ما در شکم ماست از ماست که بر ماست
اسلام گر این روز چنین زار وضعیف است زین قوم شریف است
نه جرم ز عیسی نه تعدی زکلیساست از ماست که بر ماست
ده سال به یک مدرسه گفتیم وشنفتیم تا روز نخفتیم
و امروز بدیدیم که آن جمله معماست از ماست که بر ماست
گوییم که بیدار شدیم این چه خیالی است بیداری ما چیست
بیداری طفلی است محتاج به لالاست از ماست که بر ماست
گویند بهار از دل وجان عاشق غربی است یا کافر حربی است
ما بحث نرانیم درآن نکته که پیداست از ماست که بر ماست
شاعر:ملک الشعرا بهار
ایرا (بر ماست که بر ماست(
حرف تو بود راست چاره ی درمان به کجاست؟ بر ماست که بر ماست!
تغییر وطن در گرو خواستن ماست، بر ماست که بر ماست!
از نسل بزرگان وطن کوروش و آرش اثری نیست، فهمیده مگر کیست!؟
تربیت این نسل به دست همه ماست، برماست که بر ماست!
شرمنده زتاریخ بیهوده نشستن هنری نیست، درجا زدن از چیست؟
از فکر کم و کاهلی و تفرقه ماست، برماست که برماست!
چون غایت ما فتح ثریاست، ما گوش به بانگیم! ما رستم جنگیم!
ما باردگر راست شویم، این هدف ماست! بر ماست که برماست!
اینک همگی عهد به پیکار ببندیم ،ما عهد ببندیم!
آینده ی این خاک به دست همه ماست، برماست که برماست!
به امید اینکه کشور عزیزمان ایران روزی به جایگاه حقیقی اش برسد و شرمنده گذشتگانمان نباشیم . قطعا این مهم فراهم نمی شود مگر به دست تک تک ما،با شروع از خودمان! بله با شروع از خودمان!